1.صفحه اصلی وب سایت شما بسیار صفحه مهمی محسوب می شود.
 

برای مدت زمان طولانی، مردم معتقد بودند که صفحه اصلی مهم ترین صفحه در وب سایت ها می باشد. در برخی مواقع هم صفحه اصلی وب سایت مانند دایرکتوری اصلی برای دسترسی به سایر بخش های سایت در نظر گرفته می شد. اما این وضعیت خیلی طول نکشید. روشی که ما جستجو می کنیم و یا حتی صفحات وب سایت را می یابیم، هم اکنون تغییر یافته است. اغلب بازدیدکنندگان توسط یک لینک به صفحه محصولات سایت شما وارد می شوند و اصلا با صفحه اصلی رو به رو نمی شوند. این دسترسی مستقیم به صفحات دیگر به سئو و بهینه سازی سایت و نتایج مرورگر و یا لینک هایی که در رسانه اجتماعی به اشتراک گذاشته می شوند، بستگی دارد.

این روز ها، صفحات اصلی سایت تنها یک هدف اصلی دارند: می خواهند هر طور که شده شما را به محتوای مدنظرتان برسانند. برای وب سایت هایی که به طور متداوم با محتواهایی تکمیل و یا بروزرسانی می شود، مانند BUZZFEED و یا DARLING MAGAZINE، صفحه اصلی وبسایت محتواهای برتر و پر بازدید را نشان می دهد. طراحی سایت هایی نیز وجود دارد که محصولات و سرویس های خود را در معرض نمایش می گذارند، مانند MAISON DEUX. در هر دو این شرایط کاربر برای دسترسی به محتوای مورد نظرش خود محدود می باشد، زیرا او در این سایت وارد نمی شود که به صفحه اصلی سایت و یا دایرکتوری برود، بلکه می خواهد عملکردی را انجام دهد، محتوایی را بخواند و یا خریدی را انجام دهد.

یک موردی که باید در این جا اذعان نماییم این است که به یاد داشته باشید که صفحه اصلی وب سایت شما، مهم ترین صفحه وب سایت تان محسوب نمی شود.

 

 

2.روش مینیمالیسم تنها راه برای ساده سازی طراحی سایت می باشد.
 

مینیمالیسم یک سبک در طراحی می باشد، این در حالی است که ساده سازی درباره حالت کلی و عملکرد یک وب سایت و یا اپلیکیشن می باشد. طراحی پیچیده و گسترده می تواند به طراحی ساده ای تبدیل شود. هدف ساده سازی این نیست که تنها موارد اندکی را در وب سایت و یا اپلیکیشن نمایش دهید.

STEVEN SINOFSKY این موضوع را به زیبایی بیان می نماید. او توضیح می دهد که طراحی مینیمالیست سطح موارد بصری در یک طراحی را کاهش می دهد که بر تجربه کاربری بسیار تاثیر می گذارد، این در حالی است که طراحی ساده تنها سطح انرژی مورد نیاز برای دسترسی به تجربه کاربری را کاهش می دهد.

بیایید به عنوان مثال به تجربه کاربری یک فرم نگاه بی اندازیم که هیچ برچسب و یا لیبلی در آن وجود ندارد، اما تنها کادرهایی برای ورود متن مشهود می باشد. همه ما این الگو افتضاح را می شناسیم. در حالی که این فرم دارای عوامل بصری اندکی می باشد، چون لیبل و برچسب وجود ندارد، اما به اندازه ای این تعاملات اندک می باشند که کاربران نمی دانند چگونه باید این فرم را پر نماید. این تعاملات و این گونه طراحی فرم اصلا ساده نمی باشد. اضافه کردن عوامل رابط کاربری، برچسب، حتی مهیا کردن مثالی از محتواهایی که باید در هر فیلد وارد شود می تواند کیفیت تجربه کاربری را افزایش دهد. به یاد داشته باشید که سادگی و یا مینمالیست بودن طراحی، یک مورد یکسان نمی باشد و تفاوت هایی میان این دو وجود دارد.

 

 

3.کاهش شمار انتخاب ها و گزینه های جستجویابی.
 

خیلی از مردم تئوری GEORGE MILLER را که می گوید مغز انسان می تواند 7 بخش اطلاعات را در آن واحد نظارت نماید، به طور نامتناسبی تفسیر می کنند. تئوری او هم چنان نیز صحیح می باشد و منحصرا به شرایط شناختی و درک اطلاعات مغز انسان مربوط می باشد که در حافظه کوتاه مدت وجود دارد. این تئوری در طراحی وب سایت ها مخصوصا در منوهای جستجویابی نیز به کار می رود.

هم چنین، تحقیق و مطالعات دیگری وجود دارد که به کاهش شمار انتخاب ها و گزینه های جستجویابی ارتباط دارد و توسط BARRY SCHWARTZ مورد محبوبیت قرار گرفت. او در این تحقیقات اعلام نمود که وجود شمار اندک گزینه ها در جستجویابی می تواند مانع سردرگمی کاربر در رسیدن به اهداف خود شود. این تحقیقات اثبات می کند که زمانی که موارد اندکی در جستجویابی وجود داشته باشد، مشتریان تمایل اندکی به خرید کردن دارند.

"نقش اصلی جستجویابی کمک به بازدیدکننده است تا دریابد که این وب سایت چه چیزی را به او ارائه می دهد."

جستجویابی می تواند در طراحی سایت بسیار بزرگ به نظر برسد، اما باید در هر صورت این امکان را به کاربر بدهد تا محصولی را که به دنبال آن می باشند را جستجو نماید. جستجویابی خوب صفحات زیادی را از نظر پنهان نمی سازد. در عوض، آن ها را رده بندی و گروه بندی می کند تا کاربر به راحتی بتواند آن ها را درک نماید. این را نیز به یاد داشته باشید که اگر این گروه بندی ها به صورت هدفمند انجام نشوند، نمی توانند موثر باشند. حرف آخر در این بخش این می باشد که پنهان کردن صفحات وب سایت از جستجویابی، نمی تواند بر تجربه کاربران کاربران تاثیر مثبت داشته باشد.

 

 

4.هر چیزی نباید بیش از 3 کلیک به طول بی انجامد.
 

در تعاملات کامپیوتر  یک قانون وجود دارد که گفته می شود که هر کاری نباید بیش از سه کلیک طول بکشد، اما این قانون در گوشی های همراه نیز وارد شده است که اجرای عملیات با حداکثر دوبار تب روی صفحه نمایش باید اجرا شود. مطالعات بسیاری اثبات کرده اند که این قانون اشتباه می باشد.

بازدیدکنندگان و کاربران به شمار تب ها و کلیک ها توجه ای ندارند. آن ها تنها می خواهند تا اطلاعاتی را که به دنبال آن می باشند به دست آورند، آن ها تنها و تنها به پایان عملیات خود می اندیشند. اگر کاربران متوجه شوند که در مسیر خود به آن چه که می خواهند دسترسی ندارند، آن ها بدون این که حتی کلیک دیگری انجام دهند از سایت و یا اپلیکیشن خارج می شوند، این در حالی است که ممکن بود بعد از تنها یک کلیک به هدف خود دست یابند. کاربران زمانی که مطمئن باشند در مسیر صحیحی قرار گرفته اند، ممکن است تا 25 کلیک را نیز تحمل نمایند. این را به یاد داشته باشید که رضایت کاربران از طراحی سایت و یا اپلیکشن منوط به شمار کلیک ها نمی باشد.

 

 

5.کاربران گوشی همراه همیشه سردرگم می شوند و همیشه در حین راه رفتن از این ابزارها استفاده می کنند.
 

زمانی که درباره طراحی وبسایت های ریسپانسیو و اپلیکیشن های گوشی همراه صحبت می شود، این مورد بسیار به گوش می رسد. ابتدا، به نظر می رسد که کاربران گوشی همراه در حین استفاده از این ابزار در حال راه رفتن می باشند، دوم آن ها همیشه در این ابزارها سردرگم می شوند. همه به این فرضیه اعتقاد دارند که هر کس در حین راه رفتن از ابزار گوشی همراه استفاده  می کند، سردرگم و گیج می شود و نمی تواند به اهداف خود دست یابد.

"68 درصد از صفحات گوشی همراه در خانه رویت و بازدید می شود... تعاملات در گوشی های همراه مانند خواندن مقاله ها و یا خرید کردن نیز در خانه صورت می گیرد."

تحقیقات نشان داده است که اکثریت گوشی های هوشمند همراه در خانه مورد استفاده قرار می گیرند، این میزان به صورت قطعی 60 درصد می باشد. دیگر تحقیقاتی نیز نشان داده است که 68 درصد از صفحات وب سایت گوشی همراه در خانه روئیت می شود. همان طور که ممکن است تصور کرده باشید، بازی کردن، جستجو در TUMBLR و یا FACEBOOK و دیگر تعاملات در ابزارهای گوشی همراه مانند خواندن مقاله ها و یا خرید کردن اکثرا در خانه صورت می گیرد. البته که باید طراحی سایت و یا اپلیکیشن را برای کاربرانی که در حال راه رفتن از ابزارهای گوشی همراه خود استفاده می کنند نیز طراحی کنیم، اما این مورد نباید اساس و پایه این گونه طراحی ها را بنا نماید.

دومین تحقیقات در رابطه با سردرگمی کاربران در گوشی های همراه می باشد. این سردرگمی ها در هر کجای دیگر می توانند اتفاق بی افتند، در هنگام مشاهده تلویزیون، رانندگی و یا حتی استفاده از گوشی های همراه. این حقیقت زندگی است. این موضوع حقیقت ندارد که اگر کسی از گوشی همراه خود به جای دسک تاپ برای دسترسی به وب سایت و یا اپلیکیشن استفاده می کند، بیشتر سردرگم می شود.

 

 

6.کاربردی بودن یک طراحی بدون زیبایی بصری، به نظر کافی می باشد.
 

DON NORMAN یک کتاب خود را به این موضوع اختصاص داده است که چگونه احساسات و طراحی می توانند در کنار هم تاثیرات بسیار زیادی را بر تجربه کاربری باعث شوند. برخی تصور می کنند که کاربردی بودن، تنها ضرورت موجود در پروسه طراحی وب و یا اپلیکیشن می باشد و برای خوب بودن یک طراحی کافی است. اما کتاب DON NORMAN به این موضوع اشاره دارد که ارتباطات احساسی نیز باید در طراحی دخالت داده شوند. احساسات مثبت می توانند در کمک به فروش محصولات کمک کننده باشند. مطالعات بسیاری انجام شده است که نشان می دهد محصولات با طراحی های زیبا بیشتر از محصولات با طراحی های ضعیف فروش می روند و بیشتر نظر کاربران را به خود جلب می نمایند.

این را به یاد داشته باشید که نمای بصری طراحی اعتبار به آن می بخشد. تحقیقات حاکی از آن است که 46 درصد از مردم به وب سایت هایی روی آوردند که از نظر بصری قابل اعتماد تر بودند. واکنش های احساسی در برقرار ارتباط با مردم بیشتر از کاربردی بودن طراحی می تواند نقش مهمی داشته باشد. طراحی بصری زیبا و عالی می تواند مزیت عالی و رقابتی در میان سایر وب سایت ها و طراحی ها محسوب شود.

 

 

7.کاربران وب سایت به شما می گویند که چه می خواهند.
 

این گزینه مورد علاقه من می باشد. درخواست از کاربران برای ارائه بازخورد ها بسیار اهمیت دارد. بسیار ضروری است که تنها به بازخورد ها و واکنش های کاربران بسنده نکنید.

"توانایی مردم در درک عواملی که بر رفتار ها و عملکرد های شان تاثیر می گذارد، بسیار ضعیف می باشد".

عصر و دوره ای که این فرضیات وجود داشت که اگر از مردم بپرسیم که "چه چیزهایی در طراحی سایت و یا اپلیکیشن می خواهند، به ما می گویند" گذشته است. مردم در توضیح دادن رفتارها، مشکلات و پیش بینی های خود ضعف دارند. مردم در بیشتر موارد درباره راه حل مشکلاتی صحبت می کنند که با آن رو به رو شده اند. به عنوان طراح وب سایت می دانم که با بازخوردهایی مانند "X را بزرگ تر بسازید" از جانب کاربران بدون هیچ توضیحی مواجه می شوید. البته عالی است که به صحبت های کاربران خود گوش فرا دهید، اما بهتر است تحقیقات و تست هایی انجام دهید و خود نیز نظاره گر رفتارهای شان باشید.

محمدرضا ناصری